تاریخچه ارزشیابی کیفی توصیفی
در مورد تاریخ یا سابقه ارزشیابی کیفی توصیفی در سایت وزارت آموزش و پرورش ایران چنین آمده است: سیستم ارزشیابی کیفی توصیفی، مرحله مطالعاتی و آزمایشی خود را در سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ طی کرد و از سال تحصیلی ۸۸ ـ ۸۷ وارد مرحله اجرای همگانی شد. اکنون حدود ۱۰ سال است که این ارزشیابی در دوره ابتدایی در حال انجام است. می دانیم که در سال هایی قبل از تغییر ارزشیابی، خامنه ای دستور به روزرسانی و ایجاد تحول در آموزش و پرورش ایران را داده بود و همین امر موجبات ایجاد طرح ها و بخشنامه های رنگارنگ در مسیر تحول در آموزش و پرورش ایران بود که یکی از این طرح ها، تغییر ارزشیابی بود.
انتقاد ها به ارزشیابی کیفی توصیفی و عدم توجه به آن
این نوع ارزشیابی انتقادهای بسیاری را در بر داشته است و شکست آن مشخص شده است اما معلوم نیست که چرا آن را بر نمی دارند. هنوز می خواستند که این نوع ارزشیابی را در مقاطع متوسطه اول و دوم نیز اجرا کنند که دیگر دیدند در دبستان اینقدر مشکل درست کرده است بهتر است به مقاطع بالاتر وارد نشود. آنطور که پیداست کسانی که این طرح را وارد آموزش و پرورش کرده اند نمی خواهند به شکست خود اعتراف کرده و راهی برای برون رفت و نجات این وضع ارائه دهند.
عدم تناسب شرایط ارزشیابی کیفی توصیفی با شرایط آموزش در ایران
ارزشیابی کیفی توصیفی نیز بدون بررسی همه جانبه آن با شرایط روز ایران با الگوبرداری از کشورهای دیگر همچون فنلاند وارد ایران شد. به عبارتی یک مبحث جدید وارداتی که حتی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته اجرا نمی شود. این ارزشیابی محاسن بسیاری دارد اما اگر به عنوان یک چرخ دنده یا مهره در جایگاه خود قرار بگیرد. اگر بخواهیم واضح تر بگویم این ارزشیابی در کشورها و مدارسی اجرا می شود که شرایط کلاس با توجه به آن مهیا است. شرایط چنین ارزشیابی، وجود کلاس های کم جمعیت، سواد بالای آموزگاران، کیفیت بالای امکانات و فضای کلاس، برنامه درسی باز و متناسب و کم حجم، دانش آموزان غربال شده کم مشکل و به طور کلی یک سطح بالای شرایط آموزش را نیاز دارد اما آیا این شرایط را ما در ایران داریم؟
پس همانطور که دیدیم شرایط چنین نوع ارزشیابی در ایران وجود نداشته است و هنوز هم وجود ندارد، در نتیجه خودتان می توانید نتیجه بگیرید که با چنین وضعی، ورود چنین ارزشیابی در آموزش و پرورش ایران چه تبعاتی خواهد داشت.
شاید آن شکل ارزشیابی نمره ای هم زیاد مناسب نبود اما این نوع ارزشیابی کیفی توصیفی بدون داشتن شرایط هم مضرات خود را داشته است و حتی بدتر بوده است. به قول معروف در آن روش قبل از آن ور بوم افتاده بودیم و با این روش جدید از این ور بوم افتاده ایم.
نتیجه ورود ارزشیابی کیفی توصیفی در آموزش و پرورش ایران
ویرانی مطلق و سقوط کیفیت آموزشی در ایران
نتیجه ورود چنین ارزشیابی از همان ابتدا مشکلات خود را نشان داد، عدم همکاری مناسب معلم ها به خصوص معلم هایی که سال ها با سیستم نمره دهی کار کرده بودند. عدم اجرای روش تخیلی این روش که نهایت منجر به یک نوع ارزشیابی خارج از واقعیت، سست و بدون اعتبار شد و کارکرد مدرسه و ارزشیابی زیر سوال رفت و اولیاء وارد ارزشیابی تخصصی شدند و هر کسی دیگر می توانست برای قبولی دانش آموز تعیین و تکلیف کند. به شکلی و به طور عینی معلم ها که توان کار با این سیستم ارزشیابی را نداشتند و همچنین نمی خواستند والدین و اداره را با خود درگیر کنند (گفتم که با این نوع ارزشیابی هر کسی فکر می کرد که می تواند در ازشیابی دخالت کند)، دانش آموزان را از دم، خیلی خوب می دادند حتی دانش آموزان ضعیف و این چنین چنین ارزشیابی خواه ناخواه روی کل آموزش در دوره ابتدایی تاثیر گذاشت و باعث شد کیفیت آموزش به شدت افت کند و دانش آموزان ضعیف تر از قبل شوند و دانش آموزانی در پایه های بالاتر پیدا شدند که حتی خواندن و نوشتن بلد نبودند (دیده ام که می گویم) و این بود نتیجه ورود یک موضوع بدون فکر کارشناسی درون آموزش و پرورش ایران.
به همین دلایل بالا می گویم که ارزشیابی کیفی توصیفی یک فاجعه و شکست برای آموزش و پرورش ایران بوده است و اگر برداشته نشود به ویرانی خود ادامه خواهد داد.
عیسای درخشان / مرداد 1403