خبر اعتراض جوانان و دانشجویان بنگلادش به سهمیه بندی استخدامی و تحصیلی از طریق ایجاد امتیاز برای ایثارگران جنگ استقلال بنگلادش از پاکستان
امروز (29 تیر 1403) خبری را در رسانه ها دیدم مبنی بر اعتراض به سهمیه استخدامی و تحصیلی در کشور بنگلادش که برایم جالب بود1 و در مطلب دیگری در همین سایت مهرایزد به موضوع سهمیه های استخدامی و تحصیلی در ایران پرداختم اما این خبر بهانه ای شد تا از وضع اسف بار خودمان در زمینه سهمیه های استخدامی و تحصیلی بار دیگر بگویم که بیش از 40 سال است ساختارهای جامعه ایران را نابود کرده است و در بسیاری از قسمت ها اثرات آن را می بینیم از جمله اختلاس ها و هیچ وقت اعتراض و نقدی نشد حتی یک نقد ساده و حالا ببینید در بنگلادش دانشجویان و جوانان بیدار و آگاه چه کرده اند.
اختصاص سهمیه مشاغل دولتی به فرزندان و نوادگان جانبازان جنگ استقلال بنگلادش از پاکستان، موجی از اعتراضات خیابانی را به رهبری دانشجویان در این کشور به راه انداخت.
بسیاری از دانشجویان بنگلادشی خواستار پایان دادن به سیستم سهمیهبندی دولتی هستند که به موجب آن قرار است بیش از نیمی از پستهای استخدام کشوری برای گروههای خاص در نظر گرفته شود.
بر این اساس، فقط نزدیک به ۳۰ درصد از این مشاغل که کم هم خواهان ندارد، برای بستگان جانبازان و کهنهسربازانی است که در جنگ استقلالطلبی بنگلادش از پاکستان در سال ۱۹۷۱ میلادی جنگیدند.
بسیاری از نخبگان سیاسی فعلی در بنگلادش – از جمله نخست وزیر این کشور که دختر شیخ مجیب الرحمان، بنیانگذار بنگلادش مدرن است – نیز از همین نسل هستند. شیخ مجیب الرحمان در سال ۱۹۷۵ ترور شد.
معترضان استدلال میکنند که این سهمیه بندی ها تبعیضآمیز است و به نفع حامیان حزب حاکم «عوامی لیگ» به رهبری خانم حسینه است.
یک جوان ۲۹ ساله بنگلادشی به نام معروف خان که در استرالیا تحصیل میکند برای حمایت از این اعتراضات، به تظاهرات در سیدنی پیوسته است. او در مورد علت حضور خود گفت: «داشتن شغل دولتی واقعاً فرصت خوبی است. حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر برای ۶۰۰ تا ۷۰۰ شغل دولتی با هم رقابت میکنند و دست آخر هم سهمیه ۵۶ درصدی روی آن اعمال میکنند. در نتیجه باید گفت که قبول شدن اصلا کار آسانی نیست.»
گزارشها در مورد تعداد کشتهشدگان متفاوت بوده است، به طوری که یک روزنامه محلی میگوید که فقط در روز پنجشنبه ۱۹نفر کشته شدهاند و خبرگزاری فرانسه با استناد به آمار خود که از دادههای بیمارستانی جمعآوری شده است، تعداد کل کشتهها را ۳۲ نفر گزارش کرده است.
اما به نظر میرسد که خود خانم حسینه هم عامل برانگیختن خشم معترضان شده است چرا که او این افراد را «رضاکار» خطاب کرد. رضاکار به معنی داوطلب، در حقیقت یک اصطلاح توهینآمیز برای کسانی است که در طول جنگ استقلال ۱۹۷۱ با ارتش پاکستان همکاری کردهاند.
یکی از معترضان در این مورد به سیانان گفته است که «حالا دیگر فقط بحث اعتراض به سهمیهها نیست، خیلی فراتر از آن است، در اعتراضهای ساده علیه سهمیهها، دولت به صدمه زدن و تیراندازی به دانشجویان دست نمیزند. این ماهیت فاشیستی و خودکامگی حکومت را نشان میدهد که بدون هیچ سیستم رأیگیری مناسبی به قدرت رسیده است.»
آیا این خبر شما را یاد ایجاد سهمیه های تحصیلی و استخدامی برای ایثارگران جنگ ایران و عراق نمی اندازد که هیچ اعتراضی از سوی روشنفکران و دانشجویان و … صورت نگرفت.
سهمیه بندی استخدامی و تحصیلی در ایران
اینکه در ایران سهمیه تحصیلی و استخدامی چیست نیاز به توضیح و تفسیر ندارد و همه می دانند چیست و همه این کلمه در دفترچه های کنکور و استخدام دیده اند. این سهمیه ها از سهمیه ساده مناطق گرفته تا ایثارگری و هیئت علمی و رزمندگی و … . این سهمیه ها از همان اوایل انقلاب به مرور ایجاد شده و شروع شدند و گسترش پیدا کردند.
سهمیه بندی استخدامی و تحصیلی در کشورهای دیگر
آیا تا به حال پیش خودتان فکر کرده اید که در کشورهای دیگر جهان سهمیه استخدامی و یا تحصیلی وجود دارد یا ندارد؟
باید به شما اطمینان بدهم در هیچ کشوری سهمیه از هر نوع حتی ایثارگری در زمینه شغل و تحصیل وجود ندارد چرا؟
چون اگر در کشوری باشد نشان دهنده سطح منطق و بی تفاوتی سیاستمداران و مردم آن جامعه به وصع جامعه خود است. به سادگی هر کسی می تواند بفهمد که چنین سهمیه هایی موجب نابودی شایسته سالاری و عروج افراد نالایق به جایگاه های مهم و حساس در کشور است. به طور مثال کسی که نه توان هوشی مناسب دارد و نه تعهد و نه ویژگی های لازم را ممکن است بتواند دکتر، معلم، سیاستمدار، مهندس، قاضی و … شود و به این ترتیب نالایقان و افراد نامربوط بر جایگاهی می نشینند که نباید بنشینند و به این ترتیب باعث از بین رفتن شاخص های یک جامعه رشد یافته می گردند.
این افراد چون نمی توانند به خوبی از پس کار خود برآیند و تعهد لازم را ندارند و چون به راحتی به این جایگاه رسیده اند بیشتر به فکر چاپیدن پول و خوردن هستند تا کار کردن.
مقایسه اعتراض دانشجویان به سهمیه های ایثارگری استخدامی و تحصیلی در بنگلادش و ایران
خب برویم سراغ بحث اصلی این مقاله. می توان گفت هیچ کشوری در جهان به اندازه ایران به این شکل سهمیه تحصیلی و استخدامی ایجاد نکرده و باعث رواج بی سوادی و ظاهری شدن مدرک تحصیلی نشده است. کاری که در دوره حکومت جمهوری اسلامی و بعد از انقلاب اسلامی در زمینه سهمیه بندی استخدامی و تحصیلی انجام شده را می توان گفت در جهان کم سابقه است.
در مقایسه سهمیه بندی در بنگلادش و در ایران فقط به این موضوع ظاهری دقت کنید که در آنجا مردم و دانشجویان با وجود سرکوب های حکومتی، معترض شده و به پا خاسته اند اما در ایران از همان 40 سال قبل تاکنون هیچ گونه اعتراض خاصی از هیچ قشری نشده است و حتی روشنفکران و دانشجویان و … . و این موضوع جای بسی تاسف و اندوه است. دانشجویان آنها را نگاه کن و دانشجویان ایران.
اما در مقام لایه درونی تر اعتراضات دانشجویی علیه سهمیه بندی تحصیلی و استخدامی در بنگلادش باید گفت در آنجا دانشجویان بیدار علیه تبعیض و بی عدالتی در حکومت اعتراض می کنند و اما در ایران از این دست اعتراضات به خصوص در زمینه سهمیه ها دیده نشده است.
در ایران چنان آرام و متین سهمیه ها به اجرا درآمد که هیچ کس نفهمید که یک بی عدالتی بزرگ و زیان بار برای جامعه چگونه عادی شده است و بی اعتنایی و عدم اعتراض دانشجویان و استادان به عنوان قشر روشنفکر به این موضوع از خود موضوع سهمیه بندی استخدامی و تحصیلی ترسناک تر است ولی به کشور بنگلادش به عنوان یک کشور تازه تاسیس نگاه کنید چگونه برای خود هویت مبارزه برای داشتن عدالت می سازند و بیدارند و اعتراض می کنند.
عیسای درخشان / تیر 1403