مطلبی که در این مقاله کار می کنم بیش از همه به دانشگاهیان و استادان دانشگاه بر می گردد که دانش را در ایران به شکلی در آورده اند که وجود و ماهیت خود را از دست داده است چه کسی باید پاسخگوی چنین وضعی باشد.
مخاطب من استادان دانشگاه هستند که چگونه سکوت کرده و جامعه ایران را به این ورطه انداختند و با این کار بیش از همه دانشگاه و دانش و خود را به سخره گرفته اند.
برای اینکه بحث را شروع کنم ابتدا دانش را و مدرک تحصیلی را تعریف می کنم.
مدرک تحصیلی : یک سند یا چیزی است که به فردی که در زمینه خاصی تا درجه خاصی تحصیل کرده است و مهارت کسب کرده است داده می شود.
دانش : واژه ای کلی است و از نظر لغوی به آنچه که برآمده از دانایی باشد دانش می گویند. از نظر اصطلاحی در زمانه کنونی دانش را بیشتر اطلاعات و داده های برآمده از تحقیق، منطق و تجربه علمی تفسیر می کنند که با انسان در ارتباط است.
با مقدمه بالا و تعریف این دو کلمه می خواهم وارد موضوع اصلی شوم:
وجود و ماهیت دانش و مدرک تحصیلی در ایران کنونی به چه شکل است ؟
در این قسمت باید به وجود دانش و ماهیت آن در ایران بپردازیم. اگر بخواهیم بهتر بگوییم دانش وقتی وجود دارد که ماهیت آن درک گردد. حال باید نگاه کنیم که ماهیت دانش چیست و آیا در ایران وجود دارد یا خیر؟
ماهیت دانش با توجه به تعریف اصطلاحی آن، مجموعه ای از داده ها و اطلاعات است که با انسان در ارتباط است و بر اساس تحقیق به وجود آمده است و می تواند بر زندگی انسان تاثیر گذار باشد. اگر قسمت های مختلف این تعریف را بررسی کنیم می بینیم دو گزاره آخر این تعریف را باید دقت بیشتری بکنیم یعنی تحقیقی بودن و تاثیرگذاری آن بر زندگی انسان ها (کاربردی بودن). با توجه به این دو گزاره منطق موجود در ماهیت ضعیف دانش در ایران را بررسی می کنم.
در ایران دانش هادر رشته های مختلف دارای داده و اطلاعات زیادی در رابطه با انسان اند اما این که بر اساس تحقیق باشند و بر زندگی انسان تاثیر گذارند زیر سوال است. با توجه به آماری که وجود دارد و می توانید با جستجویی ساده در اینترنت به آن برسید بسیاری از مقاله ها و پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله های دکترا در ایران یک تحقیق واقعی نیستند و اصلا بسیاری از آنها تحقیق نیستند. با توجه به رواج پایان نامه و رساله ها و مقاله های پولی و موسسه ای می توان گفت ماهیت دانش در ایران از نظر این گزاره زیر سوال است و از بین رفته است و وقتی ما نتوانیم چنین ماهیتی برای دانش در ایران متصور شویم پس می توان گفت احتمالا دانش در ایران وجود ندارد و ضعیف است.
گزاره دیگر که مورد نظر ما است این بود که دانش با جامعه در ارتباط است و روی آن تاثیر می گذارد و از آن تاثیر می گیرد. حال با توجه به ارتباط کم پایان نامه ها و رساله ها و مقاله ها با جامعه در ایران به خصوص در رشته های انسانی و با توجه به اظهار نظر دانشگاهیان و آمار مربوطه که با جستجو در اینترنت می توان ملاحظه کرد باید گفت دانش در ایران از نظر این گزاره زیر سوال است و ماهیت آن قابل فهم نیست پس به شکلی دانش در ایران وجود ندارد یا بسیار ضعیف است.
پس با توجه به استدلال های بالا می توان گفت وجود و ماهیت دانش در ایران زیر سوال رفته (البته چندین سال است که چنین است) و از بین رفته است.
اما در مورد وجود و ماهیت مدرک تحصیلی در ایران
با توجه به مطالب و استدلال های گفته شده مرتبط با دانش می توان گفت به طور خودکار وجود و ماهیت مدرک تحصیلی نیز زیر سوال خواهد رفت اما از جهات دیگر نیز می توان این موضوع را مورد بررسی قرار داد و باز هم مدرک تحصیلی در ایران زیر سوال می رود. به عبارتی می توان گفت از نظر اینکه چگونه یک فرد وارد یک رشته می شود در ایران ضعف وجود دارد، به همین دلیل این فرد که با سهمیه و یا رانت و یا از طریق مبادی راحت ورود به این رشته وارد می شوند و به راحتی یا روش هایی خود را به سرانجام گرفتن مدرک می رسانند می توانند اعتبار مدرک تحصیلی را زیر سوال ببرد. مبادی راحت ورود و گذران تحصیل دانشگاهی مانند سهمیه ها، رانت ها، دانشگاه آزاد، پیام نور، پیام نور فراگیر و یا موسسات مدرک دهی و یا معادل سازی های حوزوی و … این سوال را پیش می آورد که این فرد آیا واقعا شایسته دریافت این مدرک هست یا خیر.
چون فردی که می خواهد یک مدرک را در رشته ای به دست آورد علاوه بر بودن در آن رشته، نیاز است که درک و فهم و هوش آن رشته را نیز به دست آورد و کسانی که با طرق مختلف و غیرعادی وارد یک رشته تحصیلی شده و مدرک می گیرند ممکن است به هر شکل واحدهای آن رشته را پاس کنند اما آیا واقعا در آن رشته مهارت و دانش لازم را کسب کرده اند یا فقط خود را به مدرک رساندند. از این جهت نیز می توان گفت وجود و ماهیت مدرک تحصیلی در ایران درک نشده و از یبن رفته است.
این مشکل و وضع نیز بر گردن استادان دانشگاه و متولیان دانشگاه است که جلوی سهمیه ها و دانشگاه های کارخانه مدرک سازی را نگرفته اند و بیشتر آن طور که پیداست با دانش و مدرک دادن برای خود کار و کاسبی ایجاد کرده اند.
پس در پایان باید بگوییم که وجود و ماهیت دانش و مدرک تحصیلی در ایران از بین رفته است یا بسیار ضعیف است و این برای یک جامعه یک فاجعه است.
عیسای درخشان/ خرداد 1403