صدها رشته در علوم انسانی داریم و این مقاله ها و پایان نامه ها را از دانشگاه های دولتی گرفته تا پیام نور و دانشگاه آزاد پرداخته و تولید می کنند؛ چه میزان ساعت و هزینه خرج این ها نشده است. این که این پایان نامه ها و مقاله و رساله ها از نظر اعتبار علمی اکثرا زیر سوال هستند بماند؛ فرض بر این بگیریم از هر 100 مورد، 1 مورد پایان نامه و رساله ارزش علمی و کاربردی داشته باشد اما مسئله دیگری در ساختار علمی و دانشگاهی ایران باز وجود دارد و آن عدم استفاده از دانش تولید شده است به خصوص در علوم انسانی. ساختاری که هدف آن مدرک باشد نه دانش، دانش به کناری رفته و اهمیت خود را به عنوان فرآورده دانشگاه جهت تاثیرگذاری بر اجتماع، از دست می دهد.
ساختار دانشگاهی و علمی ایران بسیار ضعیف و بدون هدف است. دانشگاه های آزاد و پیام نور و سهمیه های تحصیلی چنان تیشه ای به ریشه علم و تحقیق در ایران زد که برای خود ساختاری بیمار در ایران شکل داده است و متاسفانه کسی هم نیست که به داد این وضع برسد.
مقاله و پایان نامه و رساله ها مثل محصولات یک کارخانه به طور روزانه تولید شده و عرضه می شوند البته کارخانه های واقعی تولید محصولات حداقل محصولات خود را بازاریابی کرده و مشتری دارند و اما کارخانه تولید مقاله و پایان نامه در ایران فقط محصولاتی را تولید می کند که به درد هیچ چیز نمی خورد و علاوه بر این هزینه هایی هم دارد. این کارخانه نه تنها سود ندارد بلکه زیان آور است.
اگر زمانی این دانشگاه های پولکی و سهیمه های تحصیلی بی معنا جمع گردند شاید روند قدری بهتر شود.
اینکه می گویم این رساله ها و پایان نامه ها هیچ تاثیر بر هیچ چیزی ندارند بدون تجربه نیست کافی نگاه کنید ببیند این ها روی کدام موضوع فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و …. ما تاثیر گذاشته اند.
پس استادان دانشگاه و آنان که مسئول این وضع هستند حواس خود را جمع کنند که با یک ملت چه کاری می کنند.
هدف دانشگاه تنها دادن مدرک تحصیلی نیست بلکه هدف اصلی تولید دانش جهت استفاده بشر و رشد و تعالی او است اما ماهیت و هدف دانش در ایران تغییر کرده است و این چنین همه ساختار علمی ایران زیر سوال رفته و نابود شده است.
عیسای درخشان / تیر 1403