دسته‌ها
کتاب

بخش هایی از فصل قهر و خشم علیه ستمگران از کتاب دوزخیان روی زمین (خرید و دانلود کتاب pdf و تایپ شده)

در فصل قهر از کتاب دوزخیان روی زمین با تحلیل های روایت گونه فانون مواجه هستیم که مانند داستانی فلسفی و منطقی جوامع زیر بار ظلم و استعمار و استثمارشده را مورد بررسی قرار می دهد و می گوید در این کشورها قهر و خشم و مقابله عملی با ستمگران و استثمارکنندگان مردم بهترین روش است و نمی توان با آنها مصالحه کرد و آنها از ترفندهای مختلف برای زیر سلطه قرار دادن مردم استفاده می کنند.

کتاب دوزخیان روی زمین نوشته فرانتس فانون، ترجمه علی شریعتی کتابی است خاص به خصوص برای جوامع توسعه نیافته یا از قافله توسعه عقب مانده است. این کتاب را فانون بیشتر برای کشورهای استعمارشده آفریقا نوشته است اما اگر خوب بخوانیم و بنگریم برای تمام ملل تحت استثمار و استعمار ستمگران نوشته شده است و می تواند برای جوامعی مانند ایران نیز قابل استفاده باشد.

موقع خواندن این کتاب توجه کنید که جای کلمه استعمارزده، کشورهای توسعه نیافته یا ایران را قرار دهید.

در فصل قهر از کتاب دوزخیان روی زمین با تحلیل های روایت گونه فانون مواجه هستیم که مانند داستانی فلسفی و منطقی جوامع زیر بار ظلم و استعمار و استثمارشده را مورد بررسی قرار می دهد و می گوید در این کشورها قهر و خشم و مقابله عملی با ستمگران و استثمارکنندگان مردم بهترین روش است و نمی توان با آنها مصالحه کرد و آنها از ترفندهای مختلف برای زیر سلطه قرار دادن مردم استفاده می کنند.

ترجمه کتاب دوزخیان روی زمین توسط شریعتی خیلی خوب نمی آید اما به هر شکل تنها ترجمه موجود است و قابل استفاده.

موقع خواندن نیاز به اندیشه دارید وگرنه همان اول شاید متوجه حرف های فانون نشوید.

در ادامه بخش هایی از فصل قهر از کتاب دوزخیان روی زمین( نسخه تایپ شده و pdf) را در سایت مهرایزد قرار داده ام ( برای خرید و دانلود نسخه با کیفیت و تایپ شده و pdf این کتاب به این لینک بروید : لینک خرید و دانلود کتاب دوزخیان روی زمین )

اكثر احزاب ملی در تبلیغات خود دهقانان را کنار می گذارند و گفتن ندارد که در کشورهای استعمارزده تنها دهقانان اند که انقلابی اند. دهقان چیزی برای از دست دادن ندارد؛ او همه چیز را به دست می آورد. این روستایی بی طبقه گرسنه و استثمار شده است که به سرعت کشف می کند که تنها و سریع ترین راه، راه قهر است. او سازش بلد نیست. برای او امکان آشتی و مصالحه نیست استعمارزدگی یا استعمارزدایی رابطه ای است میان قدرت ها. استثمار شده می بیند که رهاییش به بسیاری از وسایل و قبل از همه به زور و قدرت نیازمند است. وقتی به سال ١٩٥٦ به دنبال تمکین آقای گی موله از کلن های مقیم فرانسه، جبهه نجات بخش ملی الجزایر طی اعلامیه ای به درستی اعلام داشت که استعمار تا وقتی کارد را روی پوست گلوی خود احساس نکند دست بردار نخواهد بود هیچ الجزایری این جمله را خشن تلقی نکرد اعلامیه چیزی جز آنچه هر الجزایری در کنه ضمیر خود احساس می کرد در بر نداشت. استعمار نه يك ماشين متفكر و نه يك مغز متفکر و نه اهل خرد و منطق است قهری است عریان در شکل طبیعی خود و این قهر جز در برابر قهری بزرگتر سر تسلیم خم نمی کند.

در لحظه ای که توضیح و تبلیغ ضرورت پیدا می کند و قانع شدن یا نشدن تعیین کننده است بورژوازی استعمارگر که تا آن هنگام ساکت و چون مجسمه ایستاده بود وارد عمل می شود. او فکری را که زاده موقعیت استعماری است صاف و پوست کنده عنوان می کند، عدم خشونت. این عدم خشونت در شکل خامش برای نخبگان روشنفکر و برگزیدگان استعمارزده معنایی جز این ندارد که بورژوازی استعمارزده و بورژوازی استعمارگر منافع مشترک دارند و بنابراین رسیدن به يك توافق برای نجات منافع مشترك ضرورت و فوریت دارد. عدم خشونت تلاشی است برای سر و صورت دادن به مسئله استعمار پیش از آنکه يك اقدام برگشت ناپذیر صورت گیرد يا يك عمل تأسف آور رخ دهد یا خونی بر زمین ریزد. باید در اطراف میز نشست و به گفتگو پرداخت اما اگر توده ها در انتظار نهادن صندلی ها در اطراف میز مذاکره نمانند و صدایی جز صدای خودشان را نشنوند و آتش زنی ها و سوء قصدها را آغاز کنند نخبه ها و رهبران احزاب بورژوازی ناسیونالیست شتاب زده روی به استعمارگران می آورند و می گویند «اوضاع بسیار وخیم است هیچ معلوم نیست سرانجام این اوضاع چه خواهد بود، باید راه حلی پیدا کرد باید وسیله ای برای آشتی یافت».

در استعمارزدایی فکر سازش و مصالحه بسیار مهم است چرا که از بداهت و سادگی به دور است. در واقع مصالحه دو طرف دارد: نظام استعماری و بورژوازی ملی جوان. مدافعان نظام استعماری خطر خرابی و نابودی همه چیز را به دست توده ها در می یابند. خراب کردن پل ها و از بین بردن مزارع و متوقف نمودن هر کاری که شروع می شود. جنگ سخت، به اقتصاد لطمه می زند بورژوازی ملی نیز که به روشنی و درستی عواقب ممکن این توفان سخت را تمیز نمی دهد و می ترسد که این تندباد او را از جای بکند و با خود ببرد در تلاش برای سازش بدون انقطاع به کلن ها می گوید ما هنوز می توانیم کشت و کشتار را متوقف کنیم، توده ها هنوز به ما اعتماد دارند. اگر نمی خواهید همه چیز به خطر افتد زود باشید. وقتی که عملیات قهر آمیز کمی نضج گرفت رهبران احزاب ملی از این قهر فاصله می گیرند با صدای بلند اعلام می کنند که هیچ رابطه ای با این مالوماتوها با این تروریست ها و با این آدمکش ها ندارند. خیلی که هنر به خرج دهند چیزی نمی گویند نه جانب کلن ها را می گیرند و نه جانب تروریست ها را بلکه نقش مخاطب را بازی می کنند. یعنی با توجه به اینکه کلن ها نمی توانند با مانو مائوها صحبت نمایند بهتر است با اینها وارد مذاکره شوند به این گونه اینان این پسقراولان مبارزه ملی که همواره خواسته اند طرف دیگر مبارزه باشند به كمك نوعی اعمال «آکروباسی» در جبهه مذاکرات پیشقراول می شوند زیرا که همیشه از بریدن رابطه با استعمار پرهیز کرده اند.

پیش از مذاکرات اکثریت احزاب ملی خیلی که سر لطف بیایند به این اندازه قناعت می کنند که این وحشیگری را توجیه نمایند و آن را قابل پوزش جلوه دهند آنان خواهان مبارزه توده ای نیستند. کم اتفاق نمی افتد که این احزاب تا محکوم کردن این اعمال نظرگیر پیش بروند تنها به آن دلیل که مطبوعات متروپل آن را شنیع خوانده اند. وسوسة مشاهدة اشیاء آنطور که هستند دغدغه عینی بودن و واقع بین بودن عذر موجه این سیاست سکون و سکوت است. اما این تمایل و رفتار كلاسيك روشنفكر استعمارزده و رهبران احزاب ناسیونالیست در حقیقت به دلیل عینی بودن امر نیست. آنچه اینان از آن مطمئن نیستند این است که آیا این قهر بی آرام مؤثرترین وسیله برای دفاع از منافع خاص آنان هست؟ اینان گاه معتقد اند که راه حل های قهر آلود بی ثمرند و شک ندارند که هر تقلای قهرآلود برای برانداختن نظام ظالمانه استعماري يك عمل مأيوسانه و خودکشی است. از آنجا که تانک ها و هواپیماهای شکاری کلن ها در مغزشان جای بزرگی را اشغال می کنند وقتی به آنها گفته می شود باید دست به عمل برد؛ بمب ها را که بر سرشان می ریزد؛ زره پوش ها را که در طول راه پیش میروند؛ مسلسل و پلیس و … را در نظر مجسم می کنند. نشسته بر جای می مانند و بازی را می بازند نیازی به اثبات ناشایستگی روشنفکران استعمارزده نیست قهر این ناشایستگی را علنی کرده است. اینها ناشایستگی را در زندگی روزانه و در زد و بندهایشان نشان می دهند. اینها به کودکی می مانند که با وجود رشد جسمی رشد مغزی ندارند. به کوه بلاهت آقای دو هرینگ می مانند که انگلس در مبارزه قلمی با او چون سر و کارش با كودك افتاده به ناچار زبان کودکی گشوده بود: «همانطور که روبنسون توانست شمشیری برای خود دست و پا کند خوب میتوان پذیرفت که وَندرودی نیز میتواند در یک بامداد زیبا با هفت تیری در دست نمایان شود. در دم رابطه و جهت قهر تغییر می کند. وندرودی دستور می دهد و روبنسون مجبور است اطاعت کند و به جان بکوشد… بنابراین هفت تیر بر شمشیر غلبه می کند هر کس امور بدیهی را دریابد حتی اگر کودکی ساده نیز باشد بیشک می داند که قهر يك عمل ارادی ساده نیست بلکه به کار بردنش به شرایط قبلی و بسیار واقعی و به ویژه به ساز و برگی نیاز دارد که کامل ترینش بر ناقص ترینش رجحان دارد. علاوه بر این، این ابزار باید ساخته شده باشد سازندگان ابزار جنگی کامل تر از سازندگان ابزار جنگی ناقص تر برترند و در یک کلام پیروزی قهر بسته به تولید سلاح ها است و تولید سلاح ها به نوبه خود تابع مجموع تولید است. بنابراین … بسته است به و قدرت و توانایی اقتصادی و بسته است به وضع اقتصادی و بسته است به کم و کیف وسایل مادی که در خدمت قهر است. رهبران اصلاح طلب نیز جز این نمی گویند: «با چه وسیله می خواهید علیه کلن بجنگید با چاقوهایتان؟ با تفنگ های شکاریتان؟

برای خرید و دانلود نسخه با کیفیت و تایپ شده و pdf این کتاب به این لینک بروید : لینک خرید و دانلود کتاب دوزخیان روی زمین )

عیسای درخشان/ تیر 1403

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *